شعر کودکانه: یکی از کارهایی که مادر در حین بارداری باید بیاموزد هنر شعر خواندن برای کودک و لالایی خواندن برای نوزاد است.
محققان معتقدند صدای مادر و پدر (به خصوص مادر) در ایجاد آرامش روحی و کاهش اضطراب کودک تاثیر بسزایی دارد.
شما می توانید برای نوزاد زیر ۶ ماه لالایی آرامی بخوانید تا نوزاد با آرامش بیشتری بخوابد.

بعد از ۶ ماه هم بهتر است برنامه ای برای خواندن اشعار کودکانه داشته باشید.
زیرا این کار علاوه بر آرامش دادن به کودکتان موجب می شود وی آواها و صداها را زودتر یاد بگیرد.
با ادامه این روند کودک شما می تواند لغات بیشتری را به حافظه خود بسپارد.
این کار هم به تقویت حافظه آنها کمک می کند و هم گنجینه لغاتشان افزایش مییابد.
در ادامه این مطلب از سایت حیاط خلوت همراه ما باشید تا مجموعه ای از زیباترین اشعار کودکانه را بخوانید و برای کودک دلبنتان آن ها زمزمه کنید.
همچنین در ادامه تعدادی متن لالایی برای کوکان و شعر کودکانه انگلیسی با ترجمه را هم خواهید دید.
مجموعه شعر کودکانه زیبا و جدید
شعر کلاغ
آقا کلاغه بر شاخه نشست
قار و قاری کرد بالهایش را بست
بیچاره کلاغ دلتنگ و غمگین
خسته شده بود از دود ماشین
بال و پرش را به من نشان داد
پر کشید و رفت با داد وفریاد
خورشید خانوم شعر
خورشید خانم دوباره
مهمون خونه ماست
مثل همیشه روشن
مثل همیشه زیباست
با دستای قشنگش
ناز می کنه گلا رو
وقتی گلا می خندن
حس می کنم خدا رو
گلای سرخ باغچه
جون می گیرن دوباره
خورشید موطلایی
حرفای تازه داره
کاشکی همیشه خورشید
قصه برام بخونه
حتی شبای تاریک
تو آسمون بمونه
اشعار بچگانه تولدت مبارک
دست بزنید و شادی کنید
امشب شب تولده
تو باغ سبز زندگی
یه غنچه گل وا شده
گل و گل و گلت، گل گلکه
چه خوشکل وبا نمکه
تولدش مبارکه
مبارکه مبارکه
خنده نشسته رو لباش
شادی می باره از چشاش
قد کشیده و بزرگ شده
قربون اون قد و بالاش
کیک تولد بیارین
بیار بیار کیکو بیار
شمعا رو زود روش بذاریم
بذار بذار شمعو بذار
گل و گل و گلت، گل گلکه
چه خوشکل وبا نمکه
تولدش مبارکه
مبارکه مبارکه
یک و دو سه د یالا
شمعا رو فوت کن حالا
تولدت مبارک
چشم نخوری ایشالا
ببر ببر کیکو ببر
به مام بده تو هم بخور
ناز و ناز و نازنینه
ماه روی زمینه
کیک تولدش هم
مثل خودش شیرینه
نی نی توی حیاطه
چشمش به آسمونه
منتظره برف بیاد
از ابر، دونه دونه
به ابر میگه: «چرا کم
برف میآری واسه مون
زمستونه! لم نده
بیکار توی آسمون
برفهای دیروز تو
هی چیکه چیکه آب شد
اون آدم برفیای که
ساخته بودم خراب شد
برفهای سردتر بریز
توی حیاط خونه
برفی که زود آب نشه
یکی دو روز بمونه!»
شعر ماهی سرخ کوچولو
از راه دوری اومدی
چشمه به چشمه جو به جو
با باله های نازکت
ماهی سرخ کوچولو
دلت می خواست بزرگ بشی
تو دریاهای شنا کنی
پایین بری بالا بیای
موجا رو جابجا کنی
بگو چی شد یه مرتبه
افتادی تو تنگ بلور
نباشه دستی که بخواد
بمونی از ماهی ها دور
غصه نخور نمی ذارم
بمونی تو تنگ خونه
برت می گردونم یه روز
دوباره توی رودخونه
شعر مورچه
تو مثل نقطه هستی
سیاه و ریز ریزی
ولی باید بدانی
برای من عزیزی
برای دیدن تو
کنارت مینشینم
کمی خم میشوم تا
تو را بهتر ببینم
همیشه صبح تا شب
فقط مشغول کاری
تو خیلی دانه حتماً
میان لانه داری
دلت میخواهد الآن
بیایی روی پایم
چرا پس ساکتی تو؟
بگو الآن میآیم
تو را من دوست دارم
خودت شاید ندانی
تو کوچولوترین دوست
برایم در جهانی
ناصر کشاورز
ایوان بهار
گل وقتی از خواب بیدار میشه
با آواز تو شاداب میشه
فصل بهار میاد دیگه وقت آوازه
رقص شاد گل با نغمه ی تو دمسازه
دست بزنید شاداب فصل بهاره
گلهای شادی را بهار میاره
به دامن کوهسار لاله ی رنگین
بنفشه و سنبل ، سوسن و نسرین
زهر گلی بوی خوشی آید ز باغ و گلزار
ز عطر جان پرورشان تازه میشه دل و جان
وقتی بهار میاد خوبه هیچ دلی غم نداره
دنیا ز شادی پر میشه هیچ دلی غم نداره
شعر درباره انگشتای دست
یک مال من دو مال تو سه مال اونه
همون که مهربونه
دلش با دلمونه
خودش دوره ولی به یادمونه
همه مثل هم هستیم
ما انگشتای دستیم
ببین یکی یکی مونو
کنا رهم نشستیم
یه انگشت که نباشه وای چی میشه
خدا کنه با هم باشیم همیشه
مگه زندگی بی همدیگه میشه ؟
نه نمیشه
مال من مال توست فرقی نداره
خوشا به حال هر کی نیکوکاره
یادم باشه یادت باشهتو دنیا
فقط بخشش و خوبی موندگاره
خدا دنیا رو زیبا آفریده
محبت رو تو دلها آفریده
بیا خوب باشیم و خوبی کنیم ما
کسی از خوبی هیچ بدی ندیده
همه مثل هم هستیم
ما انگشتای دستیم
ببین یکی یکی مونو
کنا رهم نشستیم
یه انگشت که نباشه وای چی میشه
خدا کنه با هم باشیم همیشه
مگه زندگی بی همدیگه میشه ؟
نه نمیشه
متن شعر کودکانه
تا تلفن صدا کرد
خندهکنان دویدم
صدای بابایم را
از توی آن شنیدم
شنیدم او لپم را
مثل همیشه بوسید
من این جا خنده کردم
بابا از آن جا خندید
وقتی که خنده میکرد
انگاری پشت در بود
صدای بابا اینجا
اما خودش سفر بود
شعر کودکانه درباره عروسک
عروسک قشنگم
هنوز تو رختخوابه
نمی دونه که بیرون
آفتاب داره می تابه
عروسک کوچولو
خوابو دیگه رها کن
ببین آفتاب در اومد
پاشو چشماتو وا کن
پرنده های روی بوم
دارن آواز می خونن
خوب صداشونو گوش کن
ببین چه ناز می خونن
به من بگو که وقتی
همه جا غرق نوره
با چشمای شیشه ای
دنیای ما چه جوره ؟
شعر کودکانه درباره خوابیدن
شب، شب، شب
شب اومد ـ کدوم شب؟
اون که موهاش سیاهه
رو دامنش یه ماهه
ـ کدوم ماه؟
ـ اون که تو آسمونه
قشنگه، مهربونه
چادر نقره داره
دور و برش پر شده از ستاره
ـ کدوم، کدوم ستاره؟
ـ ستاره ای که مثل یک چراغه
مثل گلای یاس توی باغه
میخوام بیاد پایین منو ببینه
مثل گلی رو دامنم بشینه
افسانه شعبان نژاد
ما همه هستیم یه خانواده
مامان جون من چه مهربونه
دوسش دارم خیلی زیاد خودش می دونه
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای مادر
اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر
بابای خوبم چراغ خونست
دستای گرم اون برام یه آشیونه است
یه شاخه گل هدیه ی ما برای بابا
اونکه همیشه سایه اش روی سر ماست
داداش جون من لنگه نداره
وقتی میاد برای من شادی میاره
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای داداش
خدای خوب و مهربون مواظبش باش
خواهر خوبم چه نازنینه
برای من فرشته ی روی زمینه
یه شاخه گل هدیه ی ما برای خواهر
که خوب و مهربون اون ، مثل یه مادر
ما همه هستیم یه خونواده
خونه داریم کوچیک و قشنگ و ساده
هر کسی تو خونه ی خود دلخوش و شاده
شکر خدا داده به ما یه خونواده
مجموعه شعر کودکانه
دست کوچولو، پا کوچولو
گریه نکن، بابات میآد
تا خونه همسایهها
صدای گریههات میآد
گُشنه شدی؟ شیرت بدم
تشنه شدی؟ آبت بدم
خوابت میآد؟ لالا بکن
تا من کمی تابت بدم
تق و تق و تق، در میزنن
این باباته، صداش میآد
گریه نکن تا بشنوی
صدای کفش پاش میآد
شعرهای کودکانه جدید
الو مامان کجایی؟
تو راهی یا اداره؟
زودتر بیا، زودتر بیا
چون موقع ناهاره
اینجا کنار سفره
منتظرت نشستم
هنوز غذا نخوردم
با اینکه گشنه هستم
زود بیا تا خودم را
برای تو لوس کنم
میخوام که قبل از غذا
صورتتو بوس کنم
شکوه قاسمنیا
شعر کودکانه درباره بهار
مادربزرگ مهربون
با پارچههای رنگارنگی
دوخته برام عروسکِ
با نمک و خیلی قشنگی
روسری کرده سرش
پاچین گلدار به تنش
یه عالمه پنبه و پشم
گذاشته توی بدنش
با نخ آبی رو لبش
یه خال آبی کاشته او
اسم عروسک منو
«مامان گلی» گذاشته او
گنجشگک اشی مشی
گنجشگک اشی مشی
از قصه ها بیرون بیا
برلب بوم ما نشین
بپر بالا تو آسمون
بگو به ابر مهربون
که چشم پر اشکی داره
بیاد به شهر تشنمون
بارون شر شربباره
ببین هوای شهر ما
تو چنگ دود اسیر شده
بگو به باد با لشکرش
بیاد که خیلی دیر شده
گنجشگک اشی مشی
بخون بگوش آدما
کاری کنم که شهرمون
بمونه سبز و با صفا
شعر بچگانه درباره بهار
باز بهار آمده
به باغ و صحرا
پر شده از بوی گل
تمام دنیا
قالی سبز چمن
خیلی قشنگ است
شکوفه درختان
رنگ به رنگ است
به شاخهها نشسته
صدها جوانه
کرده میان شاخه
پرنده لانه
درخت کرده دعوت
پرندهها را
چقدر شاد و زیباست
نغمه آنها
اسدالله شعبانی
اشعار بچگانه زیبا
آمدى و پنجرهها باز شد
کوچه پر از خنده و آواز شد
بین تو و دسته گنجشکها
بازى و هم صحبتى آغاز شد
آمدى و عطر تو پیچید باز
دردل این کوچه ى پر پیچ و خم
تا که نسیم نفس تو وزید
پاک شد از ذهن هوا، گرد غم
آمدى، همراه قدمهاى تو
سنگ به تنهایى این کوچه خورد
تلخى دلتنگى این کوچه را
خنده شیرین تو از یاد برد
شعر کودکانه درباره فصل ها
آی حلزون شاخکی!
کجا میری یواشکی؟
جلو میری یواش و ریزه، ریزه
پوست تنت چه نرم و خیس و لیزه
خالهای دونه دونه دونه داری
به روی پشت روی خود یه لونه داری
ساکتی و خجالتی و تنها
بمون توی باغچه خونه ما
مهری ماهوتی
مداد رنگی
سلام مداد زردم
بازم نقاشی کردم
آهای مداد آبی
بیداری یا که خوابی
آسمونو آبی کن
روزشو آفتابی کن
می خوام چمن بکارم
مدادشو ندارم
چمن که آبی رنگ نیست
زرد که باشه قشنگ نیست
مداد آبی و زرد
باید بهم کمک کرد
رنگ شما دوهر تا
میشه یه سبززیبا
رنگو رو هم بذارید
اینجا چمن بکارید
شعر کودکانه درباره حیوانات
یک لباس صورتی
در خیالم بافتم
نقشه خورشید را
روی آن انداختم
یک کبوتر، آن طرف
با پر و بال سفید
آشیانه کرده بود
بر درخت سبز بید
در کنار آن درخت
چشمه بود و رود و سنگ
آن خیال صورتی
شد لباسی رنگ رنگ
رودابه حمزهای
شعر کودکانه کوتاه
خورشید خانم که خسته بود
رفت پشت اون کوه کبود
هلال ماه ابرو کمان
نشست کنار آسمان
ستارهها دور و برش
الماس میریختند به سرش
وقتی که شب سحر شد
خروس از آن خبر شد
قوقولی قوقو را سر داد
به بچهها خبر داد:
کی خواب و کی بیداره
صبح شده وقت کاره
اشعار کودکانه جدید و زیبا
برف آمده شبانه
رو پشتبام خانه
برف آمده رو گلها
رو حوض و باغچهی ما
زمین سفید هوا سرد
ببین که برف چه ها کرد
رو جادهها نشسته
رو مسجد و گلدسته
برف قاصد بهاره
زمستانها میباره
سلام سلام سپیدی
دیشب ز راه رسیدی؟
پروین دولت آبادی
شعر کودکانه مذهبی
ما کودکانیم
شیرین زبانیم
تنها و با هم
کتاب میخوانیم
ما در دبستان
شادیم و خندان
چون گل که دارد
جا در گلستان
گفتار ما خوب
هر کار ما خوب
با هر کسی هست
رفتار ما خوب
عباس یمینی شریف
دانلود شعر برای کودکان
یک دوست دارم
که مهربان است
جایش همیشه
در آسمان است
او صورتم را هی میکند ناز
یا توی گوشم میخواند آواز
اسمش نسیم است
آرام و شاد است
بابای خوبش
آقای باد است
شعر برای مهدکودک
خبر خبر خبردار
گل آمده به بازار
یکی، دو تا، نَه، ده تا
نَه ده، نَه صد، چه بسیار
به برف و سرما گفته
برو خدانگهدار
خبر خبر شبانه
درخت زده جوانه
دوباره بر سرش بست
شکوفه دانه دانه
به روی شاخه ای ساخت
پرستو آشیانه
خبر خبر خبرهاست
میان باغ غوغاست
کدام را بگویم
که هر چه هست، زیباست
خلاصه خبرها
بهار خوب و زیباست
مصطفی رحماندوست
مجموعه اشعار کودکانه خنده دار
روی دیوار حیاط
مینشیند شاپرک
بالهای نازکش
طفلکی خورده ترک
ساکت و بیحرکت است
شاید او سردش شده
نه گمانم زخم او
باعث دردش شده
شاپرک جان تشنهای؟
چیزی آیا خوردهای؟
ساکتی حرفی بزن
خانه را گم کردهای؟
زیر نور آفتاب
شاپرک خوابیده است
حتماً او در خواب خود
باغ گل را دیده است
میکشد خمیازه ای
میروم نزدیکتر
حال او بهتر شده
شاپرک جانم بپر
سعیده موسوی زاده
شعرهای کودکانه
کفشای مامان
پاشنه بلنده
وقتی میپوشه
نی نی میخنده
حالا پوشیده
کفشا رو نی نی
میگه مامان جون
منو میبینی؟
بزرگ شدم من
قدم بلنده
چرا باباجون
به من میخنده؟
مامان میگه جان!
چه کاری کردی!
پاهاتو توی
کفش من کردی؟
مهری طهماسبی دهکردی
اتل متل
اتل متل پاورچین
دستمال آبی ورچین
بیا بیا تماشا
بیا به دیدن ما بیا به دیدن ما
بابای آق ولی من تپلم
آره عزیزم تو تپلی
دسته گلم ، بله نوه جون دسته گلی
من تپلی نه بال دارم نه پر دارم
مثل کلاغ این درخت
غارغار
از همه جا خبر دارم
خبر خبر
پسرم مزنگوشه بازیگوشه
هم زبل و هم باهوشه
چه با هوشه و چه باهوشه
من منم ابراهیم آقا،
اصغر جون بفرما، آره بفرما
اجازه آقا ، اجازه.
ما اصغر آق ولی ، همسایه تپلی
خیلی خوب بابا کتم را ول کن.
اتل متل پرنده
قصه و شعر و خنده
بیا بیا تماشا
بیا به دیدن ما
شعر زیبا برای بچه های مهد کودکی
وقتی که من مامان بشم
چادر مشکی میپوشم
کفش زرشکی میپوشم
دامن چیندار
روسری میندازم سرم
یک کیف گنده میخرم
میرم به بازار
شلوار و مانتو میپوشم
مقنعهی نو میپوشم
میرم سر کار
میگم مامانِ گل من
عروسک خوشگل من
خدانگهدار
مریم اسلامی
عکس کارتون کودکانه
روی انگشت بهار
شاپرک میخندد
بالهایش را، باز
میکند، میبندد
شاپرک میداند
که بهار آمده است
بر سرِ کوه، نسیم
باز چادُر زده است
از هوا انگاری
بوی گل میبارد
شاپرک در چشمش
آسمانی دارد
چشمه میجوشد باز
مثل آوازِ بهار
شاپرک میداند
هست آغاز بهار
شاپرک بالش را
لحظهای میبندد
عکس او در چشمه
مثلِ گل میخندد
جعفر ابراهیمی
زیباترین شعر کودکانه
توی ده ما
لولوخورخوره!
نشسته تنها
روی سُرسُره
شده با غصه
دلش رو به رو!
آخر همبازی اش
قهر کرده با او!
می روم پیشش
با شعر و لبخند
می دهم او را
با شادی پیوند
احمد خدادوست
شعر کودکانه درباره ابر
ابر ابر ابر اومد
کدوم ابر
اونکه در آسمون می ریزه اشک
چشماش رو پشت بوم خونه
کدوم بام
بامی که ناودون داره
خیس میشه
وقتی که بارون از آسمون می باره
کدوم کدوم آسمون
اون که به باغ و باغچه آفتاب میده
وقتی که ابری میشه به باغچه ها اب میده
دلش میخواد که غنچه ها وا بشن
یواش یواش بخندن گلهای زیبا بشن
اشعار زیبا برای کودکان مهد کودکی
یه روز بابای نی نی
وقتی اومد به خونه
آورد برای نی نی
یه چتر بچه گونه
حالا نی نی به چترش
خیلی علاقمنده
گاهی اونو میبوسه
باز میکنه میبنده
گاهی توی حیاطه
یگیره چترو بالا
ولی هنوز یه بارون
نیومده تا حالا
هر روز به ابرها میگه:
بارون بشین ببارین
فکر میکنم که اصلا
چترمو دوست ندارین!
مجموعه متن شعر کودکانه
خروسه کجاست؟ رو پرچین
چی داره ؟ تاج چین چین
بالش رو هی تکون میده
به این و اون نشون میده
می گه که خوش به حال من
رنگین کمونه بال من
هم قوی، هم قشنگم
هیچ کس نیاد به جنگم
بعد چی میشه؟
میخونه تا خسته میشه
وقتی میآد به لونه
نمونده آب و دونه
عینک مادر بزرگ
عینک مادر بزرگ
چند روزیه شکسته
انگار یه عالمه غم
توی دلش نشسته
هرجا که میخواد بره
منو صدا میکنه
اونوقت با مهربونی
منو دعا میکنه
خدا کنه که چشماش
دوباره خوب ببینه
چون که دلم نمیخواد
غم تو دلش بشینه
مجموعه متن شعر کودکانه
یک درخت اینجا
یک درخت آنجا
هر دو تا سبزند
هر دو تا زیبا
این یکی سیب است
آن هم انگور است
جیک و جیک و جیک
ای گنجشک ناز
یک سیب قرمز
برایم بنداز
وز و وز و وز
زنبور آی زنبور
بده به من هم
یک خوشه انگور
شعر کودکانه کوتاه
کی بود کی بود؟
یه صابون کوچیک موچیک
گریه میکرد چیلیک چیلیک
غصه میخورد همیشه
میگفت چرا صابون بزرگ نمیشه
هر روز دارم آب میخورم تَر میشم
ولی کوچیکتر میشم
رفتم پیشش نشستم
براش یه خالی بستم
گفتم من هم اون قدیما غول بودم
مثل تو خنگول بودم
کوچیک شدم که با تو بازی کنم
سُرت بدم سُرسُره بازی کنم
شعر پدر بزرگ و مادر بزرگ
پدر بزرگ خوبم
همیشه مهربونه
وقتی که پیشم باشه
برام کتاب می خونه
مادر بزرگ نازم
خیلی برام عزیزه
هرچی غذا می پزه
خوشمزه و لذیذه
وقتی با اونها باشم
غصه و غم ندارم
دنیا برام قشنگه
هیچ چیزی کم نداری
چند شعر کودکانه زیبا
قلاب ماهی دارم
گذاشتمش کنارم
می خوام بگیرم از آب
ماهی رو با قلاب
دریا از این جا پیداست
بابام میگه:«چه زیباست!»
تو راه، کمی خوابم برد
ماشین بابا سر خورد
نه دریا بود، نه آب بود
اینا همش تو خواب بود
جعفر ابراهیمی
شعر کوتاه برای کودکان
کاش بخره برای من بابایی
نزدیک عید یه ماهی
از همونا که صبح تا شب بیداره
می چرخه، آروم و قرار نداره
شعرهای قشنگ برای کودکان
پنجره اتاقم
باز میشه بسته میشه
این کیه پشت پرده
این کیه پشت شیشه؟
من میدونم کسی نیست
فقط آقای باده
هو هو هو گوش کنین !
اینم صدای باده
اسدالله شعبانی
شعر برای کودکان
تو که ماه بلند آسمون شی
منم ستاره میشم و دورتو میگیرم
تو که ستاره میشی دورمو میگیری
منم ابر میشم، رو تو میگیرم
تو که ابر میشی رومو میگیری
منم بارون میشم، نم نم میبارم
تو که بارون میشی، نم نم میباری
منم سبزه میشم، سر در میارم
تو که سبزه میشی، سر در میاری
منم گل میشم و پهلوت میشینم
اتل متل حسنی
اتل متل حسنی تو خواب راه می رفتداشت دوباره به خونه ماه می رفت
پیاده بود؟ نه بابا سواره
سوار چی؟ قایق ابر پاره
تند و سریع به خونه ماه رسید
ستاره شد صورت ماه رو بوسید
حسنی حالا تو باغ آسمونه
دلش می خواد کنار ماه بمونه
شعر کودکانه جدید
سلام به شادی تو
ای پسر عزیزم
دورباشه از تو زشتی
گل گل گل تمیزم
*
سلام به روی زیبات
ای بچه مودب
ای دختر تمیز و
پاکیزه و مرتب
یوان ناظمیانپور
مجموعه متن شعر کودکانه
دویدم و دویدم
به رایانه رسیدم
یه دنیا بازی توش بود
موسش شبیه موش بود
گفتم : چقدر قشنگی
جالب و رنگارنگی
گفت او، بشین کنارم
تا یاد بگیری کارم
شعر برای مهد کودک
ثواب که کار خوبه
پیش خدا محبوبه
وقتی کسی ثواب کرد
خوبی رو انتخاب کرد
از خدا پاداش گرفت
برای کارهاش گرفت
بهتر که بتونیم
همیشه خوب بمونیم
شعر مهد کودک
اتل متل توتوله
به خوب چه جوره؟
بچه خوب مهربونه
لباش همیشه خندونه
بچه خوب مؤدبه
منظم و مرتبه
به هر کجا که میره
سلام یادش نمیره
بچه خوب تمیزه
پیش همه عزیزه
اشعار زیبا برای کودکان
نی نی ما با دستاش
موی منو میکشه
یه ذره دردم میآد
این کار هر روزشه
دستای اون یه شونه س
شونه دونه ریزه
به جای شونه کردن
مو رو به هم میریزه
یحیی علوی فرد
شعر زیبا برای بچه ها
اتل متل یه بابا
ببین چه مهربونه
تموم اهل دنیا
قدر اونو میدونه
اتل متل یه مادر
مثل ستاره روشن
جاش توی قلب منه
میون باغ و گلشن
شعر کودکانه برای سن ۳ سال
تفنگ دارم، تفنگ دارم
یه عالمه فشنگ دارم
تفنگ نازم آبیه
واقعی نیست، قلابیه
خیلی شبیه آبپاشه
به جای تیر، آب میپاشه
فشنگ اون فراوونه
پیدا میشه تو هر خونه
مریم اسلامی
شعر کودکانه برای سن دو سال
گرگه کجاست؟ تو صحراست
منتظره بره و بزغالههاست
چوپون کجاست؟ همین جاست
کنار گله ماست
چه کار داره؟ کار زیاد
مواظبه گرگه نیاد
اگه یه وقت گرگه بیاد،
چوپون ما چی میکنه؟
دمش رو قیچی میکنه
همنین ببینید: پیامک تبریک روز شیراز
مجموعه متن شعر کودکانه
من یک کتاب دارم
پر از گل و ستاره
یک خانه عروسک
هزار تا قصه داره
کتاب خوشگل ما
قصه میگن برامون
قصه مادر بزرگ
تو شبهای زمستون
هرکی کتاب میخونه
باید اینو بدونه
کتاب براش همیشه
یه دوست مهربونه
شعر کودکانه قدیمی و فولکلور
لیلی، لیلی حوضک
گنجیشکه اومد آب بخوره افتاد تو حوضک
این یکی درش اورد
این یکی آبش داد
این یکی نونش داد
این یکی گفت: کی هلش داد؟
این یکی گفت: منِ منِ کله گنده
شعر کودکانه جدید
دویدم و دویدم
سر کوهی رسیدم
دوتا خاتونی دیدم
یکیش به من نون داد
یکیش به من آب داد
نونو خودم خوردم
آبو دادم به صحرا
صحرا به من علف داد
علفو دادم به بزی
بزی به من شیر داد
شیر و دادم به بقال
بقال به من مویز داد
مویز و دادم به آقا
آقا به من دعا داد
دعا رو بستم به بازوم
خدا به من شفا داد
بازآفرینی محمدهادی محمدی
شعر زیبا برای کودکان
جمجمک برگ خزون
مادرم زینت خاتون
گیس داره قد کمون،
از کمون بلندتره،
از شبق مشکی تره
گیس اون شونه میخواد،
شونه فیروزه میخواد،
حمام سی روزه میخواد،
هاجستم و واجستم،
تو حوض نقره جستم،
نقره نمکدونم شد،
هاجری به قربونم شد!
بازآفرینی افسانه شعبان نژاد
متن شعر برای کودکان
بارون میاد جرجر
رو پشت بومهاجر
هاجر عروسی داره
تاج خروسی داره
ـ هاجرک نازقندی
یه چیزی بگم نخندی
وقتی حنا میذاشتی
ابروهاتو برمی داشتی
زلفاتو وا میکردی
خالتو سیاه میکردی
زهره نیومد تماشا
نکن اگه دیدی حاشا؟؟
_ حوصله داری بچه؟
نکنه بیکاری بچه
نمی دونی کار دارم من
دل بیقرار دارم من
الان دومادو میارن
دستمو میدن به دستش
باید درارو بستش
تو این هوای گریون
شرشر لوس بارو
که شب سحر نمیشه
زهره به در نمیشه
متن و پیامک تبریک سالگرد ازدواج
اشعار کودکانه جدید
دکتر چه مهربونه درد منو میدونه
زخم منو میبنده با شوخی و با خنده
میگه مریض کوچولو کوچولو و کوچولو
برو بخواب تو خونه دوای تو همینه
تا که بشی سلامت خوشحال و شاد و راحت
مجموعه شعر کودکانه
شیر بخورید مفیده مانند برف سفیده
کاملتر از این غذا کس ندیده تا حالا
شیر بخوریم سیر میشیم قوی مثل شیر میشیم
هر روز اگه بنوشیم هیچوقت مریض نمیشیم
شعر کوتاه کودکانه زیبا و جدید
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده
تو رخت خواب مخمل آبی خوابیده
یه روز مامان رفته بازار اونُ خریده
قشنگتر از عروسکم هیچکس ندیده
عروسک من
چشماتُ وا کن
وقتی که شب شد
اون وقت لالا کن
بیا بریم توی حیاط با من بازی کن
توپ بازی و شن بازی و طناب بازی کن
شعر لالایی برای خواباندن نوزاد
بخواب ای گل بخواب ای گل
بخواب ای سوسن و سنبل
گلم در خواب گلم بیدار
گلم هرگز نشه بیدار
اگر خوابت شود بیمار خداوندا نگاهش دار
لالالا بخواب لالا بخوای ای بلبل زیبا
لالا خدا یارت علی باشه نگهدارت
نگهدارت خدا باشه علی مشکل گشا باشه
گل نازم بخواب لالا لالالا
گل یاسم بخواب لالا لالالا
گل بادوم گل گردو گلم لالا گلم لالا
بخواب ای کودکم لالا
بخواب لالا
لالالالالا
مجموعه متن شعر کودکانه
شبا که ما میخوابیم
آقا پلیسه بیداره
ما خواب خوش میبینیم
اون دنبال شکاره
آقا پلیس زرنگه
با دزدا خوب میجنگه
ما هم اونو دوست داریم
بهش احترام میذاریم!
متن زیبای لالایی برای نوزاد
لالایی کن بخواب خوابت قشنگه
گل مهتاب شبات هزار تا رنگه
یه وقت بیدار نشی از خواب قصه
یه وقت پا نزاری تو شهر غصه
لالایی کن مامان/بابا چشماش بیداره
مثل هر شب لولو پشت دیواره
دیگه بادکنک تو نخ نداره
نمی رسه به ابر پاره پاره
لالایی کن لالایی کن
مامان/بابا تنهات نمی زاره
دوست داره دوست داره
میشینه پای گهواره
مجموعه متن شعر کودکانه
گنجشکک اشیمشی
لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گولّه میشی
میافتی تو حوض نقاشی
میگیرتت فراش باشی
میکشتت قصاب باشی
میپزتت آشپزباشی
میخورتت حاکمباشی
شعر ستاره انگلیسی برای کودکان همراه با ترجمه روان
Twinkle, twinkle, little star,
How I wonder what you are.Up above the world so high,
Like a diamond in the sky.
Twinkle, twinkle, little star,
How I wonder what you are.When the blazing sun is gone,
When he nothing shines upon,
Then you show your little light,
Twinkle, twinkle, all the night.
Twinkle, twinkle, little star,
How I wonder what you are!Then the traveler in the dark
Thanks you for your tiny spark;
He could not see which way to go,
If you did not twinkle so.
Twinkle, twinkle, little star,
How I wonder what you are
چشمک بزن ,چشمک بزن ستاره کوچولو
چشمک بزن ,چشمک بزن ستاره کوچولو
متعجبم که تو چی هستی!
در بلندترین نقطه جهان
مثل یک نگین الماس در آسمان
متعجبم که تو چی هستی!
وقتی که خورشید آتشین میره
وقتی هیچ روشنی و درخشندگی نداره
اونوقته که تو نور کم خودتو نشون می دی
و در طول شب چشمک ,چشمک میزنی
چشمک بزن ,چشمک بزن ستاره کوچولو
متعجبم که تو چی هستی !
وقتی که مسافران شب در تاریکی
از نور کم تو سپاسگزاری می کنند
اگر چشمک زدن تو نبود
نمی دونستند از کدام راه برونند
چشمک بزن ,چشمک بزن ستاره کوچولو
متعجبم که تو چی هستی!
خدا نگهدارتون
گل و گل و گل شمایید
مثل فرشته هایید
خوشحال و خندون باشید
همیشه هرکجا یید
شاد وشاد و شاد بمونید
قدرهمو بدونید
سرود مهربونی
برای هم بخونید
دعا کنید بچه ها
غم نباشه هیچ کجا
صلح و صفا و دوستی
زیاد بشه تو دنیا
دست علی یارتون
خدا نگهدارتون
تو قلب ما می مونه
امید دیدارتون